این ماجرا واقعی نیست و هرگز نیز اتفاق نمی افته چه الان چه در هزار سال دیگه فقط و فقط اندیشه فکره یک ذهن هست که برای همه آدمها هر کدام به یک شکلی بروز میکنه رویا اندیشی فقط یک رویاست اگر این ماجرا واقعا اتفاق بیفته که گفتم نمی افته ما دیگر نمی توانیم ماه ستاره ها و آفتاب را ببینیم هر چی که بالای سرمان در آسمان میبینیم فقط طبا هست اما طلایی که کسی نمی تواند دست بزنند یک روز معمولی از آسمان طلا بارید اما این طلا به سطح زمین نرسید در نزدیک ابرها همه جای زمین طلا در همانجا نزدیک ابرها ماند و زمین درون طلا ماند دور تا دور زمین طلایی شد مسافران هواپیما مجبور شدند روی طلا فروذثد بیایند اگر کسی طلا را سوراخ می کرد همه آن طلاهها بر روی ساکنان زمین می ریخت همه میمردند.