از توی خواب تو رو پیدا کردم ولی وقتی بیدار شدم دیدم تو واقعی هستی از خواب تا بیداری لذت دیدن تو مثل دیدن تمام زیبای های دنیاست اون هم نه یک لحظه نه یک نفس بلکه هزار لحطه هزار نفس تو همونی که با قدرت نگاهت میتونی در یک لحظه 1000 نفر رو مجنون کنی تو همونی که وقتی می خوابیدم تو رو در رویاهام میدیدم تو همونی که مهتاب رو آفتاب میکردی پس وقتی حرفی از عشق میزنن همینه که تو هستی در میان چشمانت خودمو می بینم که چقدر خوشبختم تو همونی هستی که وقتی می خندی تمام ریشه های خشک بدنم دوباره جون می گیرند و زنده میشن تو همونی که اگر شبها برام قصه بگی میتونی چشمام رو پر از خواب های طلایی می کنی تو اگر با من بمونی من رو از همه آرزوهام سیراب می کنی