فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

جودو و جودوکاران یه جورایی به ورزش کشتی نزدیک هست هم زنان هم مردان

جودو چیست؟ و به چه کسانی جودوکار می گویند در ورزش  جودوی  زنان در المپیک  بسیاری از کشورها مانند  چین  فیلی پین اندونزی عربستان  زاپن و کره جنوبی شرکت می کنند این ورزش  خیلی به  ورزش کشتی  نزدیک هست و به کاراته هم نزدیک است یه چیزی بین کاراته و کشتی هست  مانند  بوکس  خشن  نیست  و مانند  یوگا هم  لطیف نیست اما  علاقمندان  بسیار  زیادی  دارد در رشته  مردان اقایان  قهرمانان  زیادی دارد  و این ورزش مانند  کاراته  به  تنهایی نمیشه  تمرین کرد و مانند  کشتی هست....

لذت دنیا زن و دندان بود؟ لذت دنیا اونی هست که تو دوست داری حتی بدون دندان

مهم ان  چیزی هست که ادم  دلش میخواد ممکنه زن باشه  ممکنه دندان باشه  ممکنه  بدون  دندان زنان سبزه مردان خودشان را به اوج می رسانند یا خانمهای سفید پوست کدام زن سبزه یا  سفید به  نظر  آقایان قشنگترند؟ و آیا  شوهرانی  که  همسرشان سبزه هست  بیشتر از  زندگی  زناشویی سک3ی لذت می  برند  یا  یا  سفید و مو طلایی هستند؟ از نظر مردها زنی که جذابیت  بیشتر  داشته  باشه  و  خوش  اخلاق و  مهربان  باشه  و  همیشه  منتظر این  نباشه  که  شوهرش  بره  به  طرفش   بوسش کنه زیباتر هست  و  بیشتر  مردان  از  زنان  سفید پوست و صاف و ملایم لطیف  خوششان  می  اید ولی  هستند  مردان  زیادی  هم  که  زنان  سبزه  را  خیلی  دوست  دارند  و  اصلا  از  سفید  خوششان  نمی  اید و هستند که از هر 2  تا  خوششان میاد  بعضی ها هم هستند که  از  همه  رنگ  رنگارنگ  دوست  دارند.....


من هم واکسن زدم سینواک یا سینوفارم یکی از این 2 تا بود چینی

چین وارد بدنم شدم و میشه گفت یه جورایی چینی شدم چون همه جای  بدنم رفت دست و پای ویروس را می برند و ان را ضعیف می کنند به صورت واکسن وارد بدن می شود توسط امپول زدن هیچ احساس  دردی پس از گذشت 3  روز  ندارم و هیچ حالت سرگیجه یا سردرد خلاصه همانی بودم که بودم تازه احساس میکنم  کمی  حالم نسبت به قبل هم بهتر شده و دلم میخواد برم چین یه جورایی اخه جیب چون تانگ شدم یاد بروسلی افتادم اخه اون هم چینی بود به هر حال واکسن تزریق شد و قبل از زدن واکسن استرسی هم نداشتم شب قبل کمی می ترسیدم اما با  تلقین حالمو بهتر کردم واکسن برکت هم بود انتخاب با خود ادم بود استرازنکا نداشت و اگر داشت استرازنکا میزدم  همه چیز هم مرتب بود و احساس خوبی داشتم جو فریزر هم نداشت خوب باید  صبر کنم دز یا دور دوم را بزنم همین....

کتابم را بخوان فردا چیست؟ فردا غریبه ای هست ناشناخته که از راه میرسد

من آدمی خودخواه، بی حوصله و البته کمی متزلزل هستم، اشتباه می کنم، از کنترل خارج می شوم و گاهی کنترل کردن من سخت می شود اما اگر نتوانید بدترین حالت من را تحمل کنید بی شک شایستگی بهترین حالتم را هم ندارید. نگو وقت ندارم الان در این دوره  اینترنت کی  کتاب  میخونه ان هم کتاب یک نویسنده ناشناخته یا  نگو  برو  بابا  تو هم دلت خوشه یا  نگو یک بجه  17  ساله که  نمیتونه چیزی بنویسه که  به درد من  بخوره اما به تو میگویم بخوان و به خودت  بگو امروز  همان  فردایی بود که  دیروز  منتظر امدنش بودم و حالا امروز را  با  تماوجودت  در  قلبت زندگی کن و امروز را  دوست داشته باش  چون اگر  به امروز علاقه نشان  دهی  فردا را هم دوست خواهی  داشت جهان نمیخواد ما  خودمان باشیم اما حداقل  تو میتوانی  خودت باشی می توانی  یک  ران  مرغ  را  سرخ کنی  بخوری  میتوانی  بپزی و یا ان را کباب کنی  حتی اگر  جهان  بگوید  مرغ   پخته  بهتره  تصمیم با خودت هست که چگونه با این یک عدد ران   از زندگی  لذت ببری امروز  دیگه  تکرار نمیشه ...کتابم را بخوان فردا چیست؟ ممکن است واقعا فردایی نباشد و  شاید هرگز فردا را نتوانی ببینی  چون  باید زنده باشی تا فردا که  همان  غریبه هست  بیاید و ببینی فردا را فردا خواهی خورد نه  دیروز نه امروز: فردا غریبه ای هست ناشناخته که از راه میرسد امروز را هم که خودت میبینی دیروز که  به هیچ  عنوان وجود ندارد مانند غذایی هست که خورده شده ولی امروز در حال  خوردن هستی  فردا را هم خواهی خورد اگر  زنده باشی اگر همیشه در تکرار  لحظات زندگی کنی و همیشه یک کار را در روز  انجام  دهی  همانی هستی  که  60 سال پیش بودی نه  بهتر شدی نه  بدتر  چون  هیچوقت انسان  تغیر نمیکند  تا  زمانی که فکری  کاری جدید انجام دهد اسم کتابم را بخوان برای خودم هست مختصری از خودم و سپس قسمتهایی از کتاب 1000 صفحه ای خودم را به طور خلاصه اینجا می نویسم به طور طبیعی در این سن یعنی  دیپلم دارم پس از من نباید انتظار لیسانس به بالا و یا فوق  دکترا داشته باشید این کتاب مناسب افرادی هست که تا دیپلم درس خوانده اند و اگر یکنفر بالای دیپلم باشد نمی تواند و نباید از من ایراد بگیرد چون ان فرد میزان  معلومات دانش و اگاهی بیشتری نسبت به من دارد معمولا دختران کمتر در این سن به نویسندگی  علاقه نشان می دهند و بیشتر به مد لباس و موزیک و رویاهای عاشقانه یا شاید منتظر مردی هستند که با کالسکه زرین پر از هدایا و کادو به خواستگاری انها بیاید من هم هوسی مثل همه دختران دارم اما  نویسندگی  در خون من است و اگر  یکروز ننویسم میمیرم پزمرده میشم کتابم را بخوان اگر مورد علاقه تو بود و پس از خواندن احساس خوبی به تو دست داد یعنی من موفق بودم که بر روی افراد  زیر دیپلم مثل خودم مثبت باشم خوب قسمتهایی از کتبم را بخوان را اینجا می نویسم نظرات شما هم برایم مهم هست مخصوصا  دختری در سن سال من که  خیلی  زود عاشق می شوند از همینجا کتابم را بخوان را می نویسم: بنام هستی بخش جهان :اگر در زندگی یکنفر را پیدا کردیم که  دوستش داشته باشیم و تکیه گاه  مان باشد باید ان شخص  ارزش  دوست داشتن را  داشته باشد اگر ان شخص  ارزش  دوست داشتن را  نداشته باشد اما تو ان را می خواهی مشکلی نیست چون تو انرا  انگونه که هست می خواهی نه انگونه که تو میخواهی باشد ان شخص همان هست ظاهر و باطنش همان هست ممکن است شخص معمولی باشه ممکن است  شخص مهمی باشد او را همانگونه که هست میخواهی؟ اگر  بله هست پس تو او را دوست داری ان فرد ممکن است تو را دوست داشته باشد ممکن است نداشته باشد. اما اگر عاشقش  شوی  ترک عشق  خیلی سخت است  سختتر از انی که فکر می کنی هر چند تا 10 سال بعد اگر شخصی دیگر وارد زندگی تو شود ممکن است  روزی  خنده ات بگیرد ایا تو واقعا  عاشق ان  فرد اولی  بودی جون با  امدن  شخص  دوم  که به مراتب خیلی بهتر زیباتر از ان  مرد اولیست تازه میفهمی که ایوای  چه  عمری با ارزش را  هدر دادی  خوب تا انسان  نان  لواش  تازه نخورد  نمی داند فرق  نان لواش با نان بیات را اما خداقل یک سودی هم بردی یاد گرفتی که عشق نیز می تواند تغیر کند...خوب بود؟ 

نفهمیدم خودم هم نمیدونم چی شد که با تو ازدواج کردم

نفهمیدم خودم هم نمیدونم چی شد که با تو ازدواج کردم تو اصلا در رویاهای من نبودی  کاملا  بر عکس اونی هستی که  تمام  عمرم  دنبالش  بودم هر چقدر هم سعی می کنم  دوستت داشته باشم  میبینم  نمیتونم  بدنم  کش  نمیاد به طرفه تو وقتی  خودتو با ابرنگ و ماتیک رز لب و سرمه و ادکلون و پودر صورت اغشته میکنی  احساس میکنم تو یکی  دیگه هستی و بیشتر از تو دور میشم  دلم میخواد فریاد بزنم بگم  نمیخوامت نمیخوامت مگه  زوره دلم میخواد بگم یه روزی عاشق بودم  ارزو داشتم  جوون بودم دنیا رو بر سر میزاشتم  حالا مثل یه مرغی  بال و پرم شکسته افتاده ام  تو قفس خسته ام خسته دلم میگه همین روزها  دوباره پر میشه  اسمون پر از ستاره هر کسی هر ارزویی که داره به ارزوش میرسه  باز  دوباره زندگی پستی و بلندی داره  دست  تو نیست این رسم روزگاره کاشکی میشد گذشته هامو داشتم  دل شوره هاشو یه جا میزاشتم  بسکه چشمام  دنبالشن توی ابرها  اسمشو من ستاره جون گذاشتم اگر میبینی بعضی وقتها  نگاهت می کنم دنبال  یه قسمتی  در بدنت صورتت یه ج