خوشمزه ترین چیزی که در تمام عمرم خوردم یکی بفک نمکی یکی هم ماکارونی و پنیر هلندی مرغ به این دست و پا بلندی همه رو در زمان بچگی خوردم اون پنیر دیگه تا اخر عمرم ندیدم .این 3 تا رو به خاطر این میگم که هر 3 تا رو برای اولین بار می خوردم بگو نوش جان هنوز هم به یاد ان دوران بچکی با اینکه پیرم دوست دارم پفک بخورم اما این پفکها نمی دونم چه چیزی از اون کم شده که طعم و مزه اون پفکهای زمان بچگی رو نمیده اگر میداد که هر روز باید یک بسته بزرگ میخوردم اما این پفک اون نیست پپسی هم نظیر ندارد برای اولین بار که خورده بودم عالی بود اما نمیدونم چرا این پپسی هم تغیر کرده شاید من پیر شدم مزه ها رو دیگه تشخیص نمیدم ماکارونی رو هم اولین بار که دیدم در یک بشقاب خیلی زیاد بود همه دیدم نمیخورند و گفتند این کرم هست من گفتم همه اینها رو میخورم الان هم ماکارونی اونی نیست که خورده بودم .....
چه کار کنم دیگه منو نخوای دوستم نداشته باشی حاضرم یه چیز دستی هم بدم چی کار باید بکنم از دستت رها بشم از من دور بشی دیگه نبینمت شیفترم میشه وقتی تو رو میبینم شاید یه زمانی تو رو دوست داشتم اما الان هر چی بیشتر بگی دوستت دارم دیگه اثر نمی کنه بهتر از تو رو دیدم اونی که قبل از رسیدن به تو میخاستم رو پیدا کردم اون هم ممکنه یه روزی کهنه بشه دیگه اونو هم نخوام دست خودم نیست این کاره دل هست دل دیوونه ای دل تو هم میتونی بگردی پیدا کنی من و تو دیگه به درد هم نمی خوریم واقعیت رو قبول کن اون موقع تو طلا بودی با ارزش بودی چون دستم به بهتر از تو نمی رسید اما حالا من خونه دارم یه عالم شونه دارم نمیخوامت نمیخوامت مگه زوره... ....
همسرم دیدم داره میره گفتم همسرم تنها نرو بزار تا منم بیام سرنوشتمون یکیست هر 2 مون مسافریم تازه از راه رسیدم هنوزم خسته راهم همسفر تنها نرو بزار تا منم بیام وقت دل کندن از این شهر دیار رفتنه وقت رفتن رسیده بزار تا با هم بریم شبها وقتی فضای شهر لبریز بوی بارونه توی پس کوجه خاکی عابری تها میخونه دیگه معجزه بارون دروغه اینو میدونم ندارم طاقت موندن میرم اینجا نمی مونم بیا کوله بارت رو بگیر بریم از اینجا یه شب شب بارونی دل رو بزنیم دریا....
اگر فرض کنیم گذشته ای تاریخی در جهان وجود نداشت زندگی به چه شکلی میشد؟ فرض کنیم دنیا از همین امسال شروع شد و اغاز حیات همه جاندران زمینی از سال 2021 یا همین 1400 اغاز می شد ادمها هم هیچی در چنته نداشتند و در اولین سال زندگی خودشان بودند بنابراین طبیعی بود که هیچ کشوری هم وجود نداشت نه مرزی بود نه درزی نه حرفی نه حدیثی ادمها هم چون امسال بوجود امدند تعددشان کم بود در همه جهان هم پراکنده بودند اختمالا اسم زمین در اینده یعنی در 5 میلیون سال اینده که ادمها خواندن نوشتن و اختراع کردن را یاد می گرفتند سیاره زمینم هم اسمش فرق می کرد اگر 20 انسان جدید مربوط به دوران کنونی را در یک جزیره بدون اینکه چیزی بدانند که از کجا امدند و کیستند در همان سن 3 سالگی در جزیره ای بگذاریم انها به طور طبیعی بزرگ می شوند نیزه درست می کنند و اتش اختراع می کنند همان کاری که انسانهای عصر حجر انجام دادند تا به این زمان ما برسند اما خیلی چیزها هم به گونه ای دیگر است ممکن است خیلی از ما پیشرفته تر شوند ممکن است عقب مانده تر شوند .....
هر انسانی که دنیا میاد یک مرغ هم دنیا بیاد همه مرغ میخورند هر 10 عدد ادم که متولد میشه یک عدد گوسفند هم دنیا بیاد همه گوشت می خورند اگر عمه من سبیل داشت عموی من می شد. هر ادمی که دنیا بیاد یک لیوان اب هم بباره همه اب برای خوردن دارند و اگر 100 لیوان اب بباره همه دوش می گیرند اگر هر ادمی که دنیا میاد یک درخت یک نهال صنوبر بکارند پس از 10 سال اون ادم کمبود پول نداره و اگر هر ادمی بتونه فقط یک عشق درست حسابی همونی که میخواد رو پیدا کنه همه عاشق و لیلی و مجنون میشن زندگی ادمها تقریبا 100 ساله مه از این رو به اون رو شده برق و اینترنت سینما موبایل همه همین یکی 2 قرن اخیر امدند و هنوز 1 یک درصد از 100 درصد رو پیشرفت کردند . بقیه قرنهای قبل از این 100 یا 200 سال مثل دوران عصر حجر یا همان 2 میلیون سال پیش بودند این برق کم کم ادم رو داره جلو میبره...اگر از اسمون سنگ بباره نمیتونن بگیرن تو رو از من دوباره اگر قصه بشه بره توی کتابها نمیزارم بگیرند تو رو از من دوباره...