اگر همین الان تا عدد 30 بشماری چی پیش میاد اگر همین الان بدون درنگ بدون فکر کردن فوری کمتر از 1 ثانیه فقط تا عدد 30 بشماری مغز آدم فعالتر میشه و مثل جل کردن جدول هست مغز سرگرمی مفید هم میخواد حالا نه اینکه حتما این عدد رو بشماری این یک مثال بود فکر به بیراهه نمیره و آدم فکرهای خوب میکنه و واقعا در کمتر از 15 دقیقه هم نرمش معمولی آدم بکنه فوری احساس بهتری پیدا میکنه فکر میکنی جنین چیزی امکان نداره خوب آزمایش کن اما جالبتر از اون چیه اگر 10 بار در روز هر روز بیای و این وبلاگ رو نگاه کنی مطالب جدیدتر رو میتونی بخونی ختی مسالب قدیمی تر که هنوز نخوندی به یکی از بهترین و بزرگترین آرزوهایت میرسی اون هم سلامتی حتما میگی الکی داره میگی اما وقتی خودت دیدی که چنین شده باور میکنی اگر باور نکنی کاری از پیش نمیره دردی درمون نمیشه ....
اگر یکی به تو گفت دیگه به من زنگ نزن یعنی تو رو خیلی دوست داره و اگر گفت رابطه مون بیا قطع بشه یعنی بی نهایت دوستت داره اگر میبینی شب شد ولی هموز به تو زنگ نزد پشیمونم یعنی منتظر این هست که تو بگی همین بود این همه میگفتی دوستم داری ولی تو نباید زنگ بزنی چون برای حرفش ارزش قایل هستی مردی به دوستش گفت دیگه بمن زنگ نزن اون مرد گفت باشه اما میدونست که مرد خیلی پشیمون هست از حرفی که زده دیگه بمن زنگ نزن اگر پیشم نیای رابطه مون رو قطع میکنم این حرفها نشانه این هست که اون اصلا انتظار هیچ جواب ردی از تو نداره و واقعا خیلی تو رو میخواد پس اگر چند روز یا مدتی صبر کنی حتی شاید یک روز هم طول نکشه خودش دوباره زنگ میزنه همانطور هم شد مرد 60 ساله به دوست 50 ساله خودش که سالها بود با هم دوست بودند زنگ زد و گفت عزیزم منو ببخش که به تو گفتم جدا بشیم و بمن زنگ نزن دوستش گفت لیوان در کنارت اگر هست اونو محکم بزن زمین اون مرد مجکم زد به زمین دوستش گفت اون لیوان الان هزار تیکه شده قلب من هم الان مانند اون شکسته مرد گفت عزیزم عشق من دوستت دارم اما لیوان استیل بود و نشکست دوستش گفت هر چه زودتر بیا دنبالم میخوام ببینمت تو خیلی لعنتی هست دوستت دارم....
بمان تا بمانم بری رفتم برگردی بر می گردم شاید چند بار خواهش کنم برگرد بیا دوباره گل پشت رو نداره که نگی چرا وقتی رفتم دنبالم نیومدی پس منو دوست نداری و برایت مهم نبودم که دنبالم نیومدی اما اگر چند بار بیام دنبالت و نیای دیگه حرفی بین ما نمیمونه تا زمانی که خودت برگردی وقتی برگردی به تو نمیگم چرا رفتی و چرا برگشتی باز هم اگر بیای و دوباره بری منتظرت میمونم که شاید دوباره برگردی صد بار هم هزار بتر هم میتونی بری وبرایدیگه بیشتر از این چی میخوای بمان تا بمانم...
دلت رو خوش کردی به گذشته که چی بشه الکی خوش اگر یه روزی قهرمان بودی یه روزی خیلی پولدار بودی یه روزی زندگی کاملا بر وفق مرادت بود و فواره نشین بودی اصلا امپراطور روم بودی ولی میبینی الان نیستی و هیچکدوم از این افتخارات رو نداری و همیشه به خودت می گی چه دورانی بود دوران طلایی گذشت تمام شد رفت هر چی بود هر کی بودی الان عدد 0 هستی هیچ کسی در این دنیا نمیتونه طلوع آفتاب رو همیشه نگهداره آخرش غروب میکنه شب میشه اما امروز همین لحظه رو داری فردا هم مثل گذشته هست هنوز نیومده شاید هم اصلا نیاد اگر همیشه غرق در دیروز و فردا باشی همیشه لحظه رو از دست میدی چشم به هم میزنی میبینی مفت لحظات رو از دست دادی همین پایان برنامه خردسالان تا برنامه بعد خدا نگهدار کوچولوهای عزیز...
چگونه در ۳ قرن پیش این مشکل حل شد اکنون که در قرن ۲۵ زندگی می کنیم گونه ای از انسانها بوجود آمدند که از همان نگاه اول یعنی در تولد زمانی که دنیا میان نصف بدنشون از بالا به پایین زن و نصف دیگر مرد هستند یعنی این گونه از انسانها یک عدد سینه دارند ولی در قسمت دستگاه تناسلی هم دستگاه زنانه و هم مردانه دارند که خیلی ها که قبلا همجنسگراها رو انسانهای پست و نانتردال و عقب افتاده می دانستند آرزو داشتند که این شکلی دنیا بیان این موجودات بر اثر گذشت زمان با ازدواج همجنسگرایان با انسانهای متمدن و پیشرفته صورت گرفت و چیزی که آن زنها تولید می کردند به این شکل در می آمدند و بچه های بسیار زیبا هم بودند اینجوری دیگه کسی اگر پسر دوست داشت داشته باسه یا دختر یا هر ۲ تا رو میتوانستند داشته باشند در قرن جدید انسانهای بالدار هم کم کم دارند بوجود میان تا خبر بعدی خدا حافظ پایان برنامه خردسالان کبوتر با کبوتر باز با غاز کند همجنسگرا با همجنس پرواز...