وقتی به آسمان نگاه می کنم میبینم تغیری نکرده همانی هست که در زمان بچگی ام بوده وقتی به کوه نگاه می کنم میبینم تغیر نکرده همانی هست که در زمان نوجوانی ام بوده وقتی به دریا نگاه می کنم میبینم تغیری نکرده و همان دریا است همانی که در دوران بجگی دیده بودم وقتی به ماه نگاه میکنم میبینم ماه همان هست که در زمان بچگی دیده بودم وقتی به ستاره های آسمان نگاه میکنم همان هست که در دوران گذشته میدیدم آفتاب هم همان هست شاید یزرگ هستند و دست کسی به آنها نمی رسد تغیر کنند اما همه چیز تغیر کرده چون به بزرگی اونها نبودن اما تو تغیر نکردی چون تو هم بزرگی تو عشق هستی همانی هستی که از روز اول دیده بودم براستی چرا هر چیز که بزرگ هست ثابتند و تغیر نمی کنند زیبایی و بزرگی نیاز به تغیر نیست و تو هم بزرگز و بی نیاز من نیازم تو رو هر روز دیدنه از لبت دوستت دارم شنیدنه تو بزرگی مثل اون لحظه که بارون میزنه اگر ابرهای بهاری بدونن تو اونجایی برای بردن تو با اسب بالدار می تازند.....
چه فرقی میکنه آدمی که همین 1 دقیقه پیش مرده با آون آدمی که 20 میلیون سال پیش مرده هر 2 تا مردند و چه فرقی میکنه آدمی که همین الان دنیا آمده با آدمی که 100 سال دیگه میخواد بیاد هنوز نیومده میره به همانجایی که از آنجا اومده بودآدمها هر 100 سال به 100 سال عوض میوشوند هیچ آانسانی از 100 سال بیشتر عمر نمی کنه و همه در هر کجای دنیا که باشند می میرند هیچ انسانی از صد سال پیش به اینطرف نیست و همه آنها مردند رفتند به جایی که از همانجا آمده بودند و آدمهای 100 سال بعد که هنوز نیومدند و در نوبت قرار دارند که بیایند و بروند تا جایشان را به آدمهایی بدهند که 200 سال بعدش می آیند همه این سالها مانند یک چشم به هم زدن می گذره همانطور که هیچ اثری از انسانهای 200 میلیون سال قبل ننتاندرلها وجود نداره و هیچ آدمی از دوران هومو نیست...هر صد سال به 100 سال کاملا عوض می شوند...
یادته زمانی که داشتم برای آخرین بار از شهرمون می رفتم به اون دور دورها با حسرت نگاهم می کردی و گریه می کردی یادت میاد چقدر غمگین بودیم حالا من اومدم پس از سالها دوری از تو اما دست تو دیگه اون دست نیست دست قشنگه تو در دست من سرده اگر دلت را یه یکی دیگه دادی بگو اگر بهتر از من یکی دیگه پیدا کردی بگو گفتم عمر ما کوتاهه تو میتونی یکی دیگه پیدا کنی گفتی نه منتظر می مونم تا برگردی گفتی انتظار آخرین راهه گفتی یادم همیشه با تو همراهه یادت میاد پیشه هزاران چشم گریه می کردی گفتم ممکنه یکی بیاد جای منو بگیره حالا برگشتم با آرزوهایم اما نگاهت دیگه اون نگاه نیست گفتی دل بپردن به دیگری گناهه وقتی عشق یکی هست نه نه نه امکان نداره اما تو دیگه اون نیستی....دستت در دست من سرده ....