فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

این ماچرا واقعی نیست فقط یک داستان هست رفتم به قرن 22

این ماچرا واقعی نیست فقط یک داستان هست رفتم به قرن 22 آیا این ماجرا  فکر می کنید  واقعی هست پس لطفا  نظر نزارین و نگین که تو واقعا اونارو از نزدیک دیدی و با یکی هم  حرف زدی خوب گفتم همون اول گفتم این ماجرا هرگز اتفاق  نمی افته  و نخواهد افتاد و اصلا  چنین  دستگاهی هم اختراع  نشده چگونه میشه  در قرن 21  به قرن  22  رفت  در حالی که  ماشین  زمان اختران نشده پس به همین راحتی میشه  فهمید که فقط یک داستان هست برای  سرگرمی شاید هم واقعی باشه کسی  چی  میدونه خوب بریم سر اصل مطلب در یک روز سرد که هوا منفی بود و همه جا یخبندان شده بود آدم در جا یخ می زد گفتم چقدر خوب بود الان یک موجود فضایی بیاد و منو ببره در سیارخ خودش که هوای اونجا 21 درجه باشه هنوز فکرم تموم نشده بود دیدم درون یک  تخم مرغ  شیشه ای هستم و میخورم به این شهاب سنگ به اون شهاب سنگ اما  این حباب شیشه ای  نمیشکست و موجود فضایی 2 تایی 5 تایی 100 تایی درون  حبابهای بزرگتر بودند ناگهان یک سفینه اومد و شروع کرد به  تیر اندازی تیر به حباب میخورد اما نمی تونست به من بخوره خلاصه رسیدیم به سیاره اونا دیدم  سیاره یکمی  بزرگتر شده گفتند به خاطر این بزرگتر شده که تو اضافه شدی به ما هوا هم دقیقا 21  درجه بود 4 تا  خورشید داشتند ابرهای اونا  رنگارنگ بود همه رنگ بود افتاب اونا  رنگین کمانی بود یه روز سرد پاییز گلدونتو شکستی بهار میاد دوباره بازم به گلدونت میگی  با من بمون همیشه  چه اشتباهی میکنه  حرفاتو باور میکنه گل بی گلدون نمیشه  همین پایان.

یک شاخه گل قرمز در دستم پرسون پرسون

اندک اندک آروم آروم پرسون پرسون یواش یواش  اومدم سر خونه تون  یک شاخه گل در دستم اندک اندک آروم آروم اومدم سر خونه تون سر راهت بنشستم از خاطرم نرود اومدی  در پنجره منو دیدی  خندیدی  مثل گل  بشکفتی نگاهت از خاطرم نرود نرود از سرم اون لحظه گفتم دل منتظره تو هست گفتم نکن ناز  این چند روز زندگی  گذران هست زود میاد زود تمام میشه همین دیروز  بچه بودیم دل من چشم براه با  اون چشمات  نکن  ناز  همه زندگی  مثل  چند  روز  خواب هست ......................

زامبی

زامبی  در اصل  فکر نمی کنم  وجود داشته باشه  این فیلمهای  زامبی هم احتمالا واقعی نیستند و فکرو خیال هست اما  خوب کاره  دیگه  اگر یه بار  زامبی  دیدیم  چیکار کنیم  تنها یک راه هست اگر زامبی دیدید می توانید فرار کنید سرعت زامبی  خیلی کمه و نمی تونه با سرعت راه بره اما اگر  دیدین هیچ  جای  فرار نیست بهتره  خودتون رو هم طاهرا  زامبی کنین اگر زامبی گول  بخوره کاری با آدم  نداره چون  توی  فیلمها  زامبی  زامبی رو  نمیخوره ولی نباید بترسین چون زمبی  میفهمه خودم که تا حالا  زامبی  ندیدم  فقط در فیلمها  دیدم و یا  در خواب که وقتی داشت مغزم رو میخورد بیدار شدم آن قسمت  سرم هم خیلی  درد میکرد  که  فوری  خوب شد چون دیگه  فهمیده بودم این فقط یک خواب بود...

زمین کهکشان آفتاب سیاهچاله ستارها

زمین کهکشان آفتاب سیاهچاله ستارها همه اینها را از روی  دنیا یکی یکی  برداریم و همه  دنیا رو بدون اینها بکنیم  دیگه نه  ستاره ای باشه نه  کهکشانی  نه آفتابی نه مهتابی نه  زمین خلاصه  همه روی  پاک کنیم مثل  یک  نقاشی بر روی  تخته سیاه  که هر چی  هست رو  پاک کنیم  اونوقت  دنیا  خالی میشه و به هر طرف  جهان که  نگاه  کنیم هیچ چیزی  دیده نمیشه نه شبی هست نه  روزی مثل اینو میمونه که اصلا  دنیایی وجود  نداره خوب  چیزی که  از یک نقاشی پاک شده میمونه چی هست .......................................................

ابرها هم اگر یکجا زیاد بمونند سیاه میشن گریه میکنند

ابرها اولش  سفیده چون هنوز تازه اومده  کم کم خاکستری میشه و سیاه خورشید هم جایی که ابر باشه  نمیتونه ببینه و نورش  نمیرسه اما از یه طرفی هم  رودخانه ها  دریاها آب میخوان پس بی دلیل نیست که ابرها هم میبارند ولی  باد میاد و ابرها رو  دور و دورتر میکنه چون اگر  بالای  سر  و همه جای  زمین  در یک هفته بارانی  بشه فقط  فضا نوردان زنده میمونند اما تو در همه حال  خ.بی چون تو نمیتونی  بد باشی حتی اگر شکستن  قلب منو بلد باشی تو نمیتونی بد باشی ...................................