دم سگ رو 7 سال قالب بستند وقتی باز کردند دیدن دوباره دم برگشته به حالت اول هم تو خوب میدونی هم من خوب میدونم اگر آدمی تا سن 14 تغیر کرد کرد اگر نکرد شخصیتش تا آخر عمر همونی میشه که از سن 16 شروع میشه هیچ آدمی نمی تونه پس از این سن تعغیر کنه چون دیگه شکل گرفته با اومدن بلوغ جنسی آخر تکامل هم من هم تو همون آدمی هستیم که در سن 15 بودیم هنوز همون آرزوها همان خواسته ها و نیازها فقط بر تجربه ما اضافه میشه عزیزم من و تو از اول برای هم نوشته شدیم و برای هم هستیم چرا از من دوری میکنی لیلای منو بردند سیاه چشمون بلند بالا رو بردند زدست دیده و دل هر 2 فریاد چرا همر چه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش زفولاد زنم تیشه بر دیده تا دل گردد آزاد از دست من فرار نکن بیشتر از این دل منو عاشق و بیقرار نکن ....
زن و دندان، یا تو؟
میگن لذت دنیا زن و دندان بود...
اما من زن دارم، دندون هم دارم،
ولی اون لذتی که میگن رو، تو چشمهام نمیبینم،
تو دلم نمیلرزه، تو روحم جا نگرفته.
قدیما، قبل از اینکه کسی کنارم باشه،
با خودم تنها بودم، اما دلم روشن بود.
هر جا دلم میخواست میرفتم،
آزاد، سبک، بیدغدغه.
خودم برای خودم بودم،
مثل پرندهای که بال هاشو خودش بغل میکرد.
حالا یه چراغ دارم به اسم "زن"...
اما روشن نمیکنه.
نه که عیب از چراغ باشه،
نه که خراب باشه...
فقط به برقِ دلم نمیخوره،
نمیدونه کِی خاموشم، کِی دلم تاریکه.
میگن زن چراغ خونهست،
اما بعضی وقتا اون چراغ چشم آدمو میزنه،
نه راهو نشون میده، نه گرم میکنه...
فقط سایه میندازه رو دل.
اون شعری که گفت "کبوتر با کبوتر..."
حق داشت.
اما چی میشه اگه کبوتر اشتباهی با کلاغ پرواز کنه؟
یا کلاغ بخواد جای باز بشینه؟
همخونی نیست...
فقط یه مشت باله که با هم نمیخونن.
من فهمیدم...
داشتن زن و دندون، زندگی رو خوشمزه نمیکنه
مگه اینکه اون "تو"یی که دلت باهاشه کنارت باشه.
اونوقت هر لقمهای شیرینه،
هر خونهای روشن،
هر روزی زندگیه... اگر بیتکوین رایگان نیخوای این لینک هست https://15s.ir?ref=Nlde21T6St
زن و دندان، یا تو؟
میگن لذت دنیا زن و دندان بود...
اما من زن دارم، دندون هم دارم،
ولی اون لذتی که میگن رو، تو چشمهام نمیبینم،
تو دلم نمیلرزه، تو روحم جا نگرفته.
قدیما، قبل از اینکه کسی کنارم باشه،
با خودم تنها بودم، اما دلم روشن بود.
هر جا دلم میخواست میرفتم،
آزاد، سبک، بیدغدغه.
خودم برای خودم بودم،
مثل پرندهای که بال هاشو خودش بغل میکرد.
حالا یه چراغ دارم به اسم "زن"...
اما روشن نمیکنه.
نه که عیب از چراغ باشه،
نه که خراب باشه...
فقط به برقِ دلم نمیخوره،
نمیدونه کِی خاموشم، کِی دلم تاریکه.
میگن زن چراغ خونهست،
اما بعضی وقتا اون چراغ چشم آدمو میزنه،
نه راهو نشون میده، نه گرم میکنه...
فقط سایه میندازه رو دل.
اون شعری که گفت "کبوتر با کبوتر..."
حق داشت.
اما چی میشه اگه کبوتر اشتباهی با کلاغ پرواز کنه؟
یا کلاغ بخواد جای باز بشینه؟
همخونی نیست...
فقط یه مشت باله که با هم نمیخونن.
من فهمیدم...
داشتن زن و دندون، زندگی رو خوشمزه نمیکنه
مگه اینکه اون "تو"یی که دلت باهاشه کنارت باشه.
اونوقت هر لقمهای شیرینه،
هر خونهای روشن،
هر روزی زندگیه... اگر بیتکوین رایگان نیخوای این لینک هست https://15s.ir?ref=Nlde21T6St
تو رفتی انگار دنیا نابود شد کجا رفتی بی خبر بی صدا رفتی نگفتی یکی اینجا بدون تو نمی تونه زندگی کنه نگفتی با رفتنت همه اون روزهای قشنگ از بین می رن نیست و نابود میشه هر چیزی که در قلبم کاشتی کاش زودتر میمردم رفتنت رو نمی دیدم جه رویاهایی در سر داشتم جه آرزوهایی داشتم همه پرپر شدند رفتند یادم میاد یه بار به من گفتب تو قدرمو نمی دونی داری منو از دست میدی زیاد حرفهایت رو زیاد باور نداشتم فکر میکردم شوخی میکنی اما یه بار خوب یادمه به خودم گفتم اگر این جدی راستس راستی بخواد بره چی اونوقت من چی کنم بدون تو ولی دیدم نرفتی موندی تا اینکه اینبار واقعی رفتی و دیگه برنگشتی روزها چقدر سخت گذشتند هفته ها بدتر از روزها و ماهها و حتی سالها تو دیگه بر نمی گردی حتی ممکنه مرده باشی هیچ خبری هیچ نشانی از تو نیست تا تو بودی زندگیم سرشار از عشق صفا بود اما تمام شد هر روز خوشی یک روز یک غروب غمگینی هم داره...