i want see you tommarow my love we can make new love i love you do you love me? can i see you agein? تاج سرم بودی بردی از یادم با یادت شادم ای شیرین برم دل از تو کندم که بری از برم یادت میاد یه زمانی خیلی دوستم داشتی؟ کاش تو هم عاشغم بودی انوقت شبمون تمام نمی شد همه روزهای ما طلایی می شد مگه عاشقت نیستم نمی دونم من که از دل تو خبر ندارم به تو که هر چی بگم اثر نداره یادت میاد به من می گفتی هوای منو داشته باش هوای تو رو داشتم با تمام دل و جونم اما اینروزا که سخت به تو نیاز دارم هوای منو نداری ای دلبر شیرین سخن من اگر عشق همینه که می بینم به نظرم یکطرفه هست هر بار یه بهونه ای میاری میگی نمیتونم نمیشه اما میدونم همه این حرفات فقط یه بهونه هست به تو این چیزا رو نمیگم و فقط می نویسم به یاد روزهای رفته می خورم غصه فراوون وقتی می بوسیدم سرمست از عشق می شدم اما اکنون کجایی گفتم تا عمر دارم با تو هستم با تو میمونم اما تو اکنون کجایی شب و روزت با کیه میدونم پیش یکی دیگه هستی چون همونها اومدند به من گفتند ما رو هم ترک کردی تو کارت دل بردنه سپس شکستنه دلهاست اما یه روز یه روزی تنگ غروب آسمون میرم از پیشت ای نا مهربون همه تو رو تنها میزارن آخرش برمیگردی دوباره پیشم اما اون موقع دیگه خیلی دیره ولی همیشه آغوشم بر روی تو بازه با اینکه قلبم رو بارها و بارها از جا کندی .......