بعضی وقتها احساس میکنم من چند نفرم که هیچکدامشان را حتی یکبار هم ندیدم فقط در طول تمام عمرم یه بار از خواب بیدار شدم روبروم آینه هست یک لحظه به آینه نگاه کردم یکی دیگه که فقط کمی با من فرق داشت دیدم دماغش درازتر و به شکلی کش می اومد وقتی بیشتر نگاهش کردم بیشتر وسط صورتش مخصوصا بینی کش می اومد پیش خودم گفتم خوب شد زیاد نگاهش نکردم ساعت هم 3 نصف شب بود و میخواستم برم توالت وقتی از توالت بیرون اومدم در آینه نگاه کردم همه چیز طبیعی بود و من همانی دیدم که همیشه می دیدم کنجکاو شدم یعنی ممکنه خودم بدون اینکه خودمو ببینم تغیر چهره میدم حتما خواب آلود بودم و شاید چشمانم چیزی که دید اشتباهی دید و بعدش چندین بار دیگر نگاه کردم اما همه چیز طبیعی و نرمال بود خوب همین باعث شد یه لحظه فکر کنم شاید همزادی یا تعدادی در خودم تکرار شده در دنیاهایی که تو در تو هستند نمیدونم شاید خیالاتی شدم ...