فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

ساعت 2 نیمه شب با صدایی از خواب بیدار شدم صدای جیغ

ساعت 2 نیمه شب با صدایی از خواب بیدار شدم صدای جیغ فوری برق را روشن کردم و به طرف صدا رفتم در روبروی اتاقم اینه بزرگ  قدی هست به اندازه قد ادمها وقتی نگاه کردم دیدم  خودم را در اینه  نمی بینم وحشت کردم به خودم دست زدم  دیدم هستم برگشتم به دورو بر خودم  نگاه کردم  دیدم  همه چیز هست دست خودم رو گاز گرفتم دردم اومد گفتم حالا چیکار کنم  نیمه شب هم هست  برم بیرون  ببینم  منو کسی  می بینه یا نمیبینه هراسان رفتم بیرون دیدم  خوبه  تاکسی تلفنی  نزدیک خونه ما  باز هست رفتم  جلو سلام کردم و منتظر موندم تا جواب سلام رو بده دیدم نمیده گفتم اقا صدای منو نمیشنوی گفت میشنوم امری فرمایشی دارین بگین گفتم اخه سلام گفتم جواب ندادین دیدم هیچی  نمیگه اون هم هر چی می گفت  نصف رو می شنیدم  نصف رو نمیشنیدم من نیمه  نامریی و تمام مریی و هم بودم هم نبودم شده بودم تا اینکه  شنیدم  میگه  تو چه  جوری  همین الان اینجا بودی  دیگه  نبودی  اما دوباره هستی چرا  صدای تو  کامل نیست قطع و وصل میشه ماجرا رو به اون گفتم اومد خونه گفت اینه کجاست گفتم روبرو رفت جلو گفت نمی بینم من اینجا یک  درخت میبینم  و یک ابشار و یک کوه گفتم اوه تو که  از من بیشتر  قطع و  وصلی داری گفت یه صدایی میشنوم  صدای  جیغ تو هم میشنوی گفتم اره در رو باز کردم دیدم هزار تا گربه  پریدن روی ما با جیغ و فریاد که از خواب بیدار شدم  بختک بود پس من بیدار نشده بودم  فکر میکردم بیدارم  رفتم جلوی اینه  دیدم همه چیز  طبیعه  احتمالا....

نظرات 1 + ارسال نظر
باشماق چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 ساعت 12:37 http://bashmagh.blog sky.com

سلام
خوب بود
آدم را تشویق به دنبال کردن می کند

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.