اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد دیگه موجهای دریا غم دل رو درمان نمی کنه فقط دروازه غم رو به دلم باز می کنه اگه اشتی نکنند مهتاب دیگه در نمیاد عمریه گفتگوشون سر نمیاد مهتاب با من قهره دیگه اگه عاشقش نباشیم از یکدگر دوری کنیم ستاره ای در نمیاد عمریه ساحل و دریا قهرند با هم زندگیشون سر نمیادبیا اشتی کنیم بسه دیگه دشمنی شاید به هم روزی برسیم ولی دیگه ما زنده نباشیم در ان موقع دیگه جه فایده ای داره شعر خوشبختی بخونیم یا نخونیم بزار مهتاب در بیاد پاشو دریا کاری کن غهمامو چاره بکن غهما رو بردار با موجهات در ساحل خالی بکن بزار تا افتاب در بیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد اگه اشتی نکنیم مهتاب دیگه در نمیاد از هم دیکه دوری کنیم افتاب دیگه در نمیاد ...