فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

چی شد چرا فحش میدی نکنه معتاد شدی

چی میخواست بشه از اولش هم معلوم بود شده یه کار به تو بدن خوب نمیتونی انجام بدی  دست پا چلفتی تنبل بی خاصیت اگر هویج می کاشتم الان بهتر فایده داشت چغندر شدی همش سرکوفت میزنی شده یه بار فقط یه بار تشویقم کنی شده یه بار با مهربانی بگی  دوستت دارم برو نون بخر من حال نون خریدن ندارم فقط بگیر بخواب اگه من نباشم تو چه جوری میخوای شکمت رو سیر کنی خوب وقتی این همه میزنی توی سرم  میخوای  در آینده  دکتر یا مهندس بشم هر چی  بکاری همون رو درو میکنی من دست پرورده تو هستم ای بی خاصیت حرف زدن رو خوب بلدی اما هیچ کاری بلد نیستی خوب من چیکار کنم تو فقط دروغ میگی همیشه میگی از  دختر همسایه  میترا یاد بگیر آخه خاک تو سرت کنم فردا تو میخای بری خونه شوهر نمیگن  یه نیمرو بلد نیسبتی درست کنی عزیزم دختر گلم پاشو صبح شده ساعت 9 هست میتونی بری نون بخری دختر گلم آره الان میرم آفرین دختر نازم خوب نون خریدم عزیزم 2 تا نیمرو هم درست کن تا مامان از مسافرت برگرده باشه نیمرو آماده هست آفرین نازنیم من پدر خوشبختی هستم که دختری گل مثل تو دارم باعث افتخار منی بابا چای بریزم یا قهوه چای  عزیزم بیا بقلم بوست کنم بوسه به تو گل خوشبوی من آینده ات رو درخشان میبینم دخترای همسایه باید از تو یاد بگیرن تو رو در آینده نزدیک در دانشگاه برلین میبینم  بابا جون دوستم فقیره اما در دبیرستان  شاگرد اول هست  قبول هم بشه نمیتونه بیاد دانشگاه کمکش میکنی بیاد دانشگاه با من بمونه آره عزیزم اون هم مثل دختر خودم میمونه نمیتونه دختر قشنگم ثروت اصلی در پول نیست ثروت اصلی در فکر هست  بابای خوبم بهترین بابای دنیاست  مرسی باباجون همین پایان.  ...

اخبار قرن 24

در روز بیستم سال 2418 دانشمندان موفق شدند انسانها را به همان شکلی که دوست دارند در بیاورند دانشمندان رشته بیوکی 2 ایکس که از قرن 23 وارد علم و دانش شد دستگاهی درست کردند که انسانها وارد آن دستگاه می شدند البته باید حتما 20 سال سن داشته باشند اگر مردی دوست داشت چهره دیگه داشته باشه کافی بود بره در اون دستگاه یک نقاشی از صورت خودش بکشه و پس از یک دقیقه صورتش پس از دانلود اون شکلی می شد اگر مردی دوست داشت به مدت 6 ماه یا 3 سال یا 5 سال زن بشه کافی بود بره و عددی رو انتخاب کنه و تغیر جنسیت کنه بدون هیچ گونه عملی و حتی می توانستند همه حالتها هم مرد هم زن هم بین این و آن باشند زنان هم می توانستند  اما دانشمندان کیرزا ایکس  33  هم توانستند بعضی از موجودات را به حرف در بیاورند و آنها بیشتر به درد پیر مردان و پیرزنانی می خورد که تنها بودند این بود گزیده ای از اخبار روز در قرن 24 همین پایان.  بیتکوین رایگان با این لینک https://get.cryptobrowser.site/en/5190152

بالاتر از علم و دانش گزیده ای از اخبار علمی قرن 27

بالاتر از علم و دانش گزیده ای از اخبار علمی قرن 27 در قرن 28 هستیم و دانشمندان هم چنان در تلاش برای 10 میلیون موجود فضایی که  در اعماق دریای بروک در قاره نهم گیر کرده اند در تلاش هستند آنها به زبان خودشان حرف می زنند و هنوز که هنوز هست  هوش مصنوعی برتر نتوانسته بفهمه آنها چه می گویند آنها در داخل زمین گیر کرده اند با تکانهایی که می خورند  زمین هم تکان میخوره مانند بچه ای که در شکم مادر تکان بخوره هنوز مادری بچه ای  نزایده که به زمینی ها تو بگه این موجودات فضایی که  همه هم زن هستند چون آنها فقط یک گونه هستند و آن هم زن هست که  تخم گذاری می کنند مانند  مرغهای  ما بدون تماس جنسی با مرد اما اگر دست مردهای زمینی به اینا  بخوره  دیگه  تخمی  نمیزارند و همه  بچه  فضایی و زمینی  2  محصول  بدنیا می ارند هم  از تخم بچه میزان هم از  شکم باده کرده که  حتما  خیلی تعجب می کنند مگه این زمینی ها  جه  قدرتی  دارند که  شکمشان  پر باد میشه اما وقتی درد زایمان بگیرند دیگه هوس  نمی کنند   بزان  هر سال یکبار 50 عدد تخم میزارند روش می شینند و موجود فضایی که از تخم آنها بیرون میاد همه  تبدیل به  زن میشن در قرن 26 بالاترین پیشرفتی که انسانها کرده بودند می توانستند  چشمهای  خودشان را  از  حدقه در بیارن و اون 2 جفت چشم هر جایی که دلش میخواست می رفت و همه جا رو دید می زد می  دیذ  حتی  سوارخ حیوانات مرموز و حتی  20 میلیون سال  نوری در  کهکشانهای  راه  دور چون نه غذا نه هوا احتیاج داشتند فقط بعضی وقتها می خوابیدند بدن در زمین بود خودشان در هوا  همین  پایان.   بیتکوین رایگان با این لینک https://get.cryptobrowser.site/en/5190152

اولین موسیقی در جهان چگونه بوجود آمد

اولین موسیقی در جهان چگونه بوجود آمد  موسیقی از دردها و شادی ها و آرزوهای  آدمها میگه  از  عشق  از رنج و یه جوری  زبان  دل هست که  به صورت آهنگ و ترانه  در میاد  اما اولین بار  از بالای کوه  سنگهایی به پایین پرتاپ شد و خورد به پای آدم  و چون پایش درد گرفت گفت آخ و بعدش  تعداد سنگهای  زیادتری با سر و بدن و پاهایش خورد اون گفت آخ واخ و از درد ناله می کرد و چون تعداد سنگهایی که از بالا به پایین به آدمهای  دیگر هم خورد آدمهای دیگر همه با هم آخ واخ گفتند و اینگونه اولین ارکستر دنیا با هنرمندان اونزمان که به صورت واقعی اجرا کردند در آمد همین پایان.  بیتکوین رایگان با این لینک https://get.cryptobrowser.site/en/5190152

در قرن 24 با هواپیما داشتن از سنگاپور به برزیل می رفتند در قرن 24 یکساعته

تعداد مسافران هواپیما هم 3 میلیون نفر بود و چون انسانها  در قرن 24  کمتر از 2 متر و وزن 300 به پایین نبودند تعداد مسافران را  کمتر از قبل سوار می کردند چون قبلا در قرن 23 تعداد تا 4 میلیون نفر هم سوار می شدند اما یه اتفاق جالب در هواپیما افتاد هواپیما هم کاملا شیشه ای بود و همه جا  شیشه ای بود و حتی  زمین هم خانه هایشان همه شیشه ای بودند دیگه نه پرده ای بود نه دیواری البته این شیشه ها محکم بودند که حتی زلزله 11 ریشتری هم نمیتونست اونو از بین ببره و چیزی به نام گرمایشی و سرمایه شه ای مثل کولر یا بخاری  یا گاز خوراک پزی وجود نداشت هر چند در قرن 26 خیلی پیشرفت کردند به نسبت فرنهای  24 در قرن 24 یکساعته و هواپیماها و ماشینها هم خیلی راحت بزرگ و کوچک می شدند البته به نسبت جاده ها و  تعداد مسافران کوچک و بزرگ میشدند چیزی به نام پیرزن  و پیرمرد هم وجود نداشت اما اگر دلشان میخواست میتونستند پیر هم بشن 3 بار هم پس از مرگ زنده میشدند  و وبعضی وقتها که عزرایل می اومد جون آدمهای قرن 26 رو بگیره آدمها جون عزرایل رو می گرفتند و یعضی وقتها حتی غزرایل فرار می کرد که این حالت در قرنهای  24  وجود نداشت   این مسیر طی می شد اما در قرن 25   فقط در 12  دقیقه پروازهای  دور انجام می شد یعنی بلند می شد می نشست در قرن 24 داشتم می گفتم  هواپیا تا بلند شد به خاطر یک نقص فنی با سرعت داشت به زمین می خورد ولی  5 متر مونده بود به زمین  چتر نجات  هواپیما که چتر بسیار قوی بود باز شد و زیر هواپیما هم تشک آبی بسیار بزرگی آماده شد که اگر هواپیما چترش باز نمی شد وقتی بف زمین میخورد مانند فنر چند بار بلا و پایین هواپیما به آرامی  در یک زمین بی آب و علف نشست. همین پایان مسافران هم از خوشحالی که هنوز زنده بودند  بشکن می زدند و خوشحال بودند سالمند .