فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

دیشب خواب دیدم دارم پرواز میکنم از دشتها و کوهها گذشتم به دریا رسیدم

دیشب خواب دیدم دارم پرواز میکنم  از دشتها و کوهها گذشتم به دریا رسیدم یک دریای بزرگ خوب به پایین نگاه کردم که در دریا نیفتم چون شنا بلد نیستم در خواب هم بلد نبودم  اومدم پاینتر در خشکی کنار دریا  کانگرو دیدم کانگروها  در حال بوکس بازی بودند باز هم پاینتر اومدم دیدم مردم  زن بچه مرد همه دارند با هم آب تنی میکنند شنا می کردند و یکی داشت غرق می شد می گفت هلپ می هلپ می رفتم به کمک اون دیدم همه خارجی هستند در استرالیا بودم گفتم وای اومدم در استرالیا رفتم پاینتر دیدم یه مرد سفید پوست 56 ساله داره عرق میشه چاق و تپل بود سفید مثل برف منو دید گفت کمک کن شنا بلد نیستم گفتم باشه رفتم پاینتر گفتم دستت رو بده به من اون دستمو گرفت خانمش داد می زد نجاتش بده این شوهر منه گفتم نگران نباش دستم رو گرفت تازه یادم افتاد که شنا بلد نیستم هر 2 تامون رفتیم زیر دریا مردیم خفه شدیم همین ....

اگر همه جهان رو برداریم بزاریم در یه گوشه ای چی از جهان میمونه...

فرض کنیم جهان یک خوشه انگور هست و ما بتونیم این جهان رو که خوشه انگور در نظر گرفتیم برداریم و بزاریم در یک قسمتی  و روی اون هم یه  سرپوش  بزاریم که دیده نشه انوقت چیزی به نام جهان نمی بینیم با اینکه وجود داره اما  از دید ما پنهان هست فقط طمانی میشه  دنیا یا همون خوشه انگور رو دید که  سرپوشش رو برداریم حالا می خواهیم بدانیم که پس از چیدن یا برداشتن یا  حذف کامل  دنیا  چی  میمونه هیچی  نمی مونه حداقل در ظاهر چیزی نیست که بشه دید بشر در آینده ممکنه  از سیاره زمین به صورت یک سفینه استفاده کنه و همه با هم به سفر فضایی برند با  سرعت بی نهایت و دوباره بیاد جای خودش در آنزمان انسان نه به نفس  نیاز داره نه  به  گرما نه به سرما حساسه نوعی از آمپول اختراع میشه که  به بدن تزریق میشه انسان سوپرمن میشه اگر یک پل بین ماه و زمین و مریخ  درست بشه میتونن راحت به اینور و اونور برن مانند یک تونل  آنها در آینده یک زمین درست می کنند به اندازه توپ  فوتبال  که  هر چیزی در جهان هستی  وجود داره  مانند آفتاب  ماه  ستاره ها  کهکشانها  مریخ ناهید  زحل اورانوس و .... اما به ابعاد کوچکتر یک جهان می سازند که  همه چیز دقیقا  همین زمین وهمین آسمان هست همه جهان رو به اندازه یک شهر درست می کنند آنوقت  نگاه می کنند چگونه  موجود دایناسور سپس انسان   به وجود میاد ...

عرعر

عرعر خر قشنگه خنده دار هم هست مخصوصا وقتی  خر  صورت خودشو بر میگردونه عقب در حالی که  سینه هایش  جلو است  2 تا  دندان گازو مانند و بزرگش بیرون می زنه و لبخندی میزنه آدم از دیدن خر لذت می بره دقیقا نمیدونم خر با الاغ  فرق  می کنه یا هر 2 تاشون یکی هستند تازه  شنیدم  مادیان هم نوعی  دیگه از خر باشه باز هم حدس می زنم مادیان شاید به خر ماده می گویند یه بار 4 نفری داشتیم با ماشین می رفتیم  روستایی که  غار داشت غار علی  صدر بود بعد از کبوتر آهنگ  در بیابان  یک خر دیدیم می دانستیم که صفر علی که دوست نایاب ما بود از دیدن خر خیلی خوشش می ید ماشین را نگه داشتیم تا او به مراد دلش برسد رفت نزدیک خر او را بغل کرد و لب بر لب گذاشتند ما هم از دیدن این صحنه اشک شوق  ریختیم شانس آورد خر لگد نزد ولی گویی آن الاغ هم خوشش آمد موقع  خداحافضی  خر  دستش را بالا آورد  و عر عری کرد تا از هم دور شدند...

دلم میخواد که روزی 69 هزار بار به تو بگم دوستت دارم عزیزم

چگونه میتوان به عشق از دست رفته بدون هیچ موبایل وسیله آنهم از راه دور پیام داد.. آیا چنین چیزی امکانش هست که برای  دوستی  عزیزی که او را مدتهاست نمی بینید پیام بدهید و او این پیام را دریافت کنه به زبان ساده تر بدون اینکه او را  ببینید و یا  تلفن بزنید یا موبایل گوشی نامه یا هر چیزی فقط و فقط با فرستادن امواج  ب ب تی تی اس اس مغز فرکانسی بفرستید و این امواج به بدن و به مغز او ارسال بشه چنین چیزی وجود داره اما باید اول صبح که همه جا تاریک هست و هنوز هوا روشن نشده یا  شب  قبل از خواب یا  اگر در روز هست در یک جایی مانند پارک  خلوت باشه که هیچ جیزی حواس آدم رو پرت نکنه شما پیام رو از مغز به تمام بدن خود و سپس از تمام بدن خود به طرف اون عزیز دوست یا عشق می فرستید جوابش  زمانی میاد که  شما  ناگهان به اون فقکر می کنید و حتی  با اون حرف می زنید  سپس آن فرد در اولین دیداری که شما را میبینه میگه  در تنهایی خودم با تو داشتم حرف می زدم زمان و مکان را دقیق می گوید...و شما  از تعجب شاخ در میارید  و تبه تپه تیپه می افتید ضربان قلب و صدایش را هم می شنوید البته این پیام زمانی میرسه که اون هم تو رو دوست داشته باشه  در غیر اینصورت نمیرسه چون  گیرنده  مغزش  رو  خاموش کرده  .......

ساختمانهای 2 قلو در آینده سال 2088

این ساختمانهای  2  قلو  شبیه هم هستند و توسط 2 دست 2 آدم بسیار بزرگ 2  کیلومتری به هم وصل هستند تنفس در بالترین نقطه یعنی سر آدم  به سختی انجام می شود اما چون اط  طریق دستگاه  پفیوز3  به سر آدمها  اکسیزن میرسه این تنفس راحت است  این ساختمانها که هم به شکل  زن و هم به شکل مرد ساخته می شوند در شهرها  و در دریاها  ساخته می شوند پای این غولها  از آب بیرون آمده و بزرگی  کوه  آرارات هستند در آنزمان چون انسنها می توانند با یک چتر  بپرند و با هم چتر هم پایین می آیند کفش و کمربند خودش نیرویی داره که می توانند بپرند  در چشمان این ساختمان که به شکل مرد هست پنجره  قرار داده شده و در یک قسمت  از گردن تا کمر هم سرسره هست که می توانند بپرند داخل  دریا 2 ساختمان مرد  2 تا مرد دست در دست یکدیگر داده اند که  پل بین این ساختمان با آن یکی هست ما زنده نیستیم ببینیم اما آنهایی که اکنون 10 سال دارند در آنزمان  60 ساله می شوند می بینند هر چند تا آنزمان  داروی  ضد مرگ هم کشف میشه ....