چرا؟ اسرار عزل را نه تو میدانی نه من حل این معما نه تو دانی نه من خیام بیام؟ بیا ...جدیدترین خبرهای روز در 1ساعت اخیر تا این لحظه سامسون یکساعت پیش از خواب ناز بیدار شد سامسون پس از بیداری در کمترین لحظه ممکن اولین کاری که کرد گوشی موبایل خودش رو نگاه کرد ببینه دلیل بیدار شدن در این لحظه از روز چیه دید از ایرانسل پیام داره مشترک گرامی شما هنوز هم دارین از اینترنت ازاد استفاده می کنید بهتر است با وارد کردن کد شماره ایکس ایکس اوکس برای همیشه از شر اینترنت ازاد که گران هست خلاص شوید و از این بسته های خوشگل بخرید سامسون متوجه شد که یادش رفته بود شب قبل از خواب صدا رو کم کنه یا در سایلن3 بزاره دوباره خوابید بعد از نیم ساعت بیدار شد اینبار گوشی خودش رو چک کرد دید پیامی نداره و به طور طبیعی از خواب بیدار شد سامسون در رختخواب چند تا حرکت ورزشی کرد سامسون به فکرش رسید که امروز بهتره نسبت به روز قبل بهتر کار کنه اون در رختخواب به این فکر می کرد که به نانوایی بره یا نره اما تنبلی بعث شد نره نر بودن بهتره یا ماده بودن به هر حال سامسون بدش نمی اومد بعضی وقتها هم ماده باشه تا ببینه در دنیای ماده ها چی میگذره فوری بفکرش رسید که شوهر شوهره شوهر بالش به سره شوهر مالش به سره شوهر اون از این فکر فوری بیرون اومد و گفت باز هم رفتی توی رویا اهان از رویا چی خبر هنوز از اروپا نیومده نمیتونه بیاد کرونا نمیزاره اون بیاد پاسپورتش هم تموم شده و تمدید هم نمیتونه بکنه چون رفت و امدی نیست اما بگذریم اونجا بدون پاسپورت در دوران کرونا فکر نمی کنم براش مشکلی پیش بیاد به هر حال انا هم ادم هستند وئ وضعیت رو درک می کنند سامسون نانوایی نرفت یکمی ارد برداشت یکمی اب داخلش ریخت یک تخم مرغ به اون اضافه کرد زردچوبه و نمک هم زد سامسون در ماهیتابه یک قاشق روغن هم ریخت درجه بسیار پایین گازو گذاشت نصف لیوان اب ریخت مواد رو مخلوط کرد ریخت داخل ماهیتابه پهن کرد شد نان لواش بخوره یواش یواش یک عدد قند هم به اون اضافه کرد سامسون شکر نمی خره خوب سامسون در رو باز کرد گربه رو دید بعضی وقتها گربه ها گرسنه میشن به انا گوشت یا مرغ میده امروز از گوشت خبری نیست چون گوشت تموم شده اوه خدای من گربه دوم هم اومد کمی پنیر به اونا داد تا بخورند اونا زیاد از پنیر و ماست خوششون نمیاد گوشت میخوان نه کمتر نه بیشتر منبع noaran.blogsky.com
الان خیلی خونه ساخته شده چند طبقه و ویلایی های مدرن با تمام امکانات شهری در شهرهای اروپا هم چنین امکاناتی در این اپارتمانها دیده نمیشه گویی روستا جای خودشو داده به شهر و اما قورباقه ها دیگه واق واق نمی کنند صدای موسیقی به گوش میاد و همه چیز مدرن شده نه هیچ صدای گوشخراشی راحت می گرفتم می خوابیدم اما حالا چی خیلی شلوغ شده و مثل یک شهر در روستا و دهات چقدر راجت بودم نه بوق ماشینی بود شده
چون قبلا که در روستا زندگی می کردم شبها راحتتر می خوابید چون هیج سر و صدایی نبود و شبها می توانستم ستاره ها رو در اسمان سیاه ببینم تنها ترسم این بود که نکنه دزدی بیاد پونخونه ویلاایی بود و حصاری نداشت اما کم کم همانجا شلوغتر شد و روستا تبدیل به شهر شد قبلا یادمه روبروی خونه مون یک استخر طبیعی بود مرداب بود و مرغکان و اردکها و و وزغ قورباغه در انجا تا نیمه های شب اواز می خواند صبحهها هم خروس و سگ و گاو دادو فریاد می کردند اما این صداها بیشتر خواب اور بودند وقتی چند تا خونه چند طبقه ساخته شد و عبور و مرئور ماشینا بیشتر شد صدای بوق ماشین نمی زاشت ادم راحت بخوابه منبع noaran.blogsky.com