در خیابون یکی رو میبینی خیلی خوشت میاد اون هم از تو خوشش اومده تا میخوای دوست بشی همون لحظه یکی رو میبینی که نباید ببینی میگه اوه تو اینجایی بریم کارت دارم در حالی که داری با اون میری هی بر می گردی عقب تا اون اولی رو ببینی کسی که سالها برای پیدا کردنش این در و اون در میزدی و میگی این چرا بی موقع اومد اخه این هم شد شانس ...میخوای مرغ بخوری تنها در اونچا نشستی فوری در میزنن مرغ رو فوری قایم می کنی تا اون بره میری بیرون اونی که نباید ببینی می بینی به خاطر اون فوری گوشی موبایل رو میاری بیرون مثلا داری با موبایل ور میری حتی حاضری بری اونور خیابون اونو نبینی میری اونور یکی بدتر از اونو میبینی بر می گردی عقب رو نگاه میکنی میبینی اون هم برگشته داره تو رو نگاه میکنه خوب دل به دل راه داره اما نه این دل کدام دل؟ در حالی که داره پول میشمره ناگهان اون میاد اونی که بی موقع میاد بوی پول به مشامش خورده تا میگی اکبر اون پیداش میشه و میگه ذکر و خیرت بود اگه خرف پول رو میزدم نمی اومد در ...زمانی که میخوای بخوابی گوشی زنگ میخوره انگاری تنظیم شده موقع خواب زمانی که در مغازه در اداره در هر جایی که کار می کنی تا چای داری میخوری مشتری میاد ... طلا همیشه گرون بود تا میری طلا میخری دلار میخری ارزون میشه منتظر بود فقط تو بخری تا میفروشی گرون میشه ادم بعضی وقتها مثل موج رادیو میشه واسه خودش هی این هرتز هزار هرتز میشه در حالی که حالش خوبه و هیچ مشکلی هم نیست اما به یکباره به هم میرزه و اینجوری میشه هان اوه نه وای هه هه هو هو به به ولش چی اهان هی فکر میره لندن ناگهان در حالی که هنوز فکر لندن کامل نشده به یاد سرزمینهای ناشناخته میره یه لحظه بی دلیل کانال تلویزیون رو عوض می کنه در همین لحظه میگه برم بیرون ببینم چی خبره هنوز شلوار رو نپوشیده میگه کی حال داره بره بیرون فعلا یکمی بخوابم هنوز نخوابیده میگه خیلی وقته به من زنگ نزده هنوز این فکر تموم نشده میگه چیکار کنم پول بیشتری در بیارم این فکرو که می کنه دیگه نمیتونه بره بیرون از این فکر و رادیو تنظیم شده و در مور پول طلا بازار سکه ماشین زمین طلب بدکاری همونجا میخ میشه فقط زمانی میاد بیرون که بره توالت تا فکرهای تازه بکنه فردا میشه میگه وای گرون شد کاش می خریدم هی نخریدم اخرش چقدر پ7ول از دست دادم همش پول میخواد پول میخوای میخوای خوای وای ی ........تا اینکه پیر میشه باز هم اول اخر زندگی شده پول بئ بدو دنبال پول من بدو دنبال پول خالا چرا پول بیشتری میخواد هعزاران دلیل داره بیشترش به خاطر 3ک3 هست چون 99 درصد فکر ادمها همینه و هرگز هم به اون نمیرسن یعنی 99 درصد اونی که میخوان نمیرسن ولی تا دلت بخواد به تورشون شمپانزه و گوریل میخوره ... در حسرت دیدار تو اواره ترینم هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست ... اونجایی هم که همه چیز هست در عوض پول نیست....اونجایی که پول هست در عوض اون نیست ادمی که حاضر نیست خرج کنه همین ادم به خاطر سک3 خاضره نصف پولشو بده یا بره یه ویلا بالای کوه بسازه یا حتی در یک کشور دیگه حتی گواتمالا ساختمان بخره که به مراد دل خودش برسه اب در کوزه ما گرد جهان می گردیم چرا؟ چون میخواد کسی نبینه حالا اگه ببینه چی میشه؟ همون لحظه اتشفشان میشه زلزله 20 ریشتری میاد نه اتفاقی نمی افته ولی خوب همینه دیگه من به دنبال تو هستم تو به دنبال اون هستی اون به دنبال منه همه همیشه دنبال میکنیم مثل ستاره دنباله دار و این راه شیری همچنان ادامه داره میگی دوستت رفته قاره افریقا اوه اونجا چرا؟ اون که حتی تا شهر نزدیک خونه اش نمی رفت خوب دیگه اونجا احساس میکنه یه ستاره هالیوود داره به اون چشمک میزنه راه دور ناشناس راحت ..بعدش با خبر میشی امیر رو گرفتن میگی چرا گرفتنش چیکار داشت می کرد میگن داشت میخورد زمین هوا بارونی بود زمین لغزنده خنده اش میگیره میگه اهان اخه امیر رو که نمیگیرن چون ادم بسیار خوبیه میگه بگو اش میگه اش میگه پس به همین خیال باش اما لباس شلوار کفش همهیشه داره خوب و تازه اما روز عروسی روز مهمانی خلاصه جایی که قراره بره لباس تازه میخواد نداره و یا میخواد بره جایی کار داره دنبال جوراب میگرده چون از اول همیشه مثل لباس در بعصضی مواقع ضروری جورابش سوراخه اون قسمت نوک انگشت بزرگه تازه بو هم میده کفشش به ظاهر سالم و تازه هست اما در زیر کفش داغون سوراخ و اب میره اما دندان رو که درد می گیره پول نداره بره دندانپزشکی چکاو کلی بدن که قرن به قرن انجام میده با اینکه دندانش همیشه لق و دکتر نمیره اما خمیر دندان خارجی میزنه همیشه تا اخر عمرش میخواد ماشین شاسی بلند بخره تمام اتوماتیک بدو بدو که دیر شد بدو پول بدو دنبال پول بعضی ها هم پول در میارن خیلی هم زیاد اما همیشه بی پولند و همیشه فقیر در حالی که از بیل گیتس بیشتر پولدارند ..اما صبحانه انها گوجه هست و خیلی خیلی به خودشون برسن یه ماست یا سالی یک کیلو گوشت میخورند و اخرش هزاران بیماری همه با هم میاد دنبالش لحظه اخر عمرش فقط یک ساعت مونده بمیره به عزراییل میگه جونمو بگیر اما پولمو نگیر و دقیقا در اخرین ثانیه میگه کاش زندگی می کردم چون دیکه فهمیده وقت رفتنه... ....تو اونی همونی ....منبع noaran.blogsky.com