جلبک اسپیرولینا چیست؟ what-is-spirulina
در قرن شانزدهم میلادی که مهاجمان اسپانیایی مکزیکو را فتح کردند ، دریافتند آزتک هایی که در کنار رودخانه مکزیکو زندگی می کردند مادهای سبز…....................
از همه کس یک چیزی یاد گرفتم به غیر از تو که خودت را خیلی میدانی حتی اون چیزایی که در زندگی از دوست غریبه از هر کسی یاد گرفتم تو از من داری می گیری اما یادت باشه اگر همه مردم دنیا رو فریب بدی من یکی رو نمی تونی و بیهوده خودت را در لاک مهربانی و دانایی مانند یک لاک پشت غایم نکن تو سراپا فریبی و شاید خیلی از دلها رو شکستی و اکنون نزدیک من می شوی یادت باشه من هم بلدم بازی کنم و تو رو به سمت خودم بیارم رهایت کنم اما می دونم که تو یه گرگی که این فکر منو هم از قبل خواندی چون تنها چیزی که نداری احساس هست عشق تو مانند پتکی هست که هر کی بخوره در جا از بین میره تو میگی یادته یه زمانی عاشقم بودی آره یه زمانی آنقدر به تو محبت کردم به تو عشق نشون دادم که تو رو مثل خودم عاشق کنم سپس رهایت کنم تو در زمانی که من خام بودم فریبم دادی با عشقهای مصنوعیت وقتی فهمیدم عشق تو مصنوعی هست و تو خیلی هارو عاشق کردی سپس رهایشان کردی تا در غم جدایی از عشقت بسوزند اما عشق من همه به تو اول واقعی بود وقتی فهمیدم صد برابر ابه تو مهربانی کردم همه مصنوعی بود هر چند تو اصلا خیالت نیست اما حداقل دلم را ترمیم کردم میدونی از کجا فهمیدم که تو عاشق نمیتونی بشی از همان لحظه ای که به تو گفتم یک نیاز دارم نیازم خیلی کوچک بود تو شنیدی اما نیازم رو براورده نکردی برو با هر کی میخوای خوش باش باورت نمیشه اگر بگویم رهایت کردم و تو کم کم داری از جدایی من رنج میکشی چون اصلا باورت نمیشه که من ترکت کرده باشم حالا بسوز هنوز هم در خماری عشقم هستی چون همه جا میشنوم تو از من حرف میزنی و دلت میخواد منو ببینی اما در خواب هم نمیتوانی ببینی همه درها رو به سوی تو بستم ولی هر جا میشنم میگم همه دنیا یکطرف تو یکطرف تو اولین و آخرین عشق منی تا تو بشنوی و بیشتر بسوزی ولی همه حرفهام الکیه و واقعی نیست تا بدانی بفهمی که دل شکستن هنر نیست عشقم همه حرفهایم نسبت به تو مصنوعی هست جون تو دلت از سنگ ساخته شده دلم رو نصیب کسی میکنم که لیاقت عشقم رو داشته باشه هنوز پیدا نکردم هر چند یکی با من هست و ابراز علاقه شدیدی میکنه از کجا بدونم که اون هم نسبت به من عشقش واقعیه ولی تا این لحظه هیچ اشتباهی نکرده با این حال هنوز زوده که باور کنم دوستم داره هر حرفی هر ابراز عشقی ممکنه واقعی باشه و یا برعکس باشه با همه کس هستی اما میگی فقط با تو هستم اما میدونم که دروغ میگی در ذات تو فریب دروغ ریشه کرده خوبه که فهمیدم قبل از اینکه خیلی دیر بشه راستش یه حسی از همان روز اول در اولین نگاه به من گفت به این فرد نزدیک نشو اون یه جورایی غیر طبیعه اما آن چه دیده بیند دل کند یاد و میگه میخوامش حتی اگر برام ضرر داشته باش نیرویی که قویترین غریزهاست در همه آدمها یکسان هست حالا بد هم نشد یه تجربه ای به تجربه ام اضافه شد حداقل میتونم اینبار راحت تسلیم هر کسی نشم یادم باشه که هر مهربانی مهربانی نیست و ممکنه از دشمنی هم بدتر باشه تنها مهربانی واقعی همان مادر هست و بس اگر عشقی هم سالها با آدم میمونه به خاطر عشق نیست که مونده اون ناتوان در پیدا کردن عشق تازه هست وقتی که پیدا کنه فوری و بی درنگ از عشق قبلی اش دور میشه و اصلا یادش میره که زمانی عاشقش بوده هر چند در همه ممالک دنیا اینجوری نیست و هر چه تمدن پیشرفته تر باشه عشقها هم به همان اندازه واقعی تره چون یا آدم رو میخوان یا نمیخوان از روی ناچاری به هر کسی دل نمیبنده بلکه از روی عشق و علاقه هست تربیت درست عشقهای واقعی تر رو به هم نزدیکتر میکنه اکنون من یک دل ندارم بله 100 دل دارم هر کسی احساس کنم میخواد فریبم بده یک دل فریب به اون میدم تا هر چقدر دلش میخواد با این دل بازی کنه اما یک دل میدم به اونی که دلش مثل دل منه بدون فریبه ........