به دخترم گفتم در اینده میخوای چیکاره بشی؟ گفت فضانورد البته اون هر شب به ستاره ها و سیاره ها نگاه میکنه و دم اضغر و دم اکبر و سیاره اورانوس تیتینوس کونوس و مریخ و مشتری و همه زاد و والدهایی که بین سیارات چه ریز چه بزرگ میشناسه اون حتی فاصله زمین با خورشید و ماه با زمین را هم میدونه به اون گفتم تو به ارزوی خودت میرسی و اون خیلی خوشحال شد و گفت باباجون خیلی دوستت دارم اخه هر بار به دوستام میگم میخوام سوار سفینه چنجر بشم و برم فضا همه برام میخندند و میگن شتر در خواب بیند پنبه دانه گفتم صغرا جون تو هنوز 4 6 سال داری بزرگتر بشی تو رو میفرستم دانشگاه ماچاسوجت و کریملین اونجا درس میخونی بعدش میری ایستگاه فضایی شاتیل از ادنجا تو رو با اولین پرواز میفرستن فضا وقتی رفتی فضا میخوای چیکار کنی؟ گفت روی ستاره می شینم و به تو دست تکون میدم و چند تا ستاره رو هم برایت میارم توی دلم گفتم شتر در خواب بیند پنبه دانه چه ارزوهایی که نسوخت عزیزم فعلا برو و با عروسکت بازی کن بهتر نیست بزرگ شدی مثل خاله زهره ازدواج کنی سبزی پاک کنی خورشت درست کنی 6 تا توله هم دنیا بیاری....