چه حالی داد وقتی میخواستم ببوسمت گفتی برو برو و مثل خروس شده بودی وای وای وای تا اومدم شانه مردانه ات را نوازش کنم گفتی زن و این همه لوس بازی همه مردها از خداشونه که یکی بره روی پاهاشون بشینه ولی تو سبیلهاتو تاب میدادی و و با خم نگاهم میکردی و میگفتی برو گفتم دوستم نداری گفتی دارم حالا که میدونم دوستم داری لجت رو در میارم تا راستی راستی قشنگتر بشی وقتی میخوام ببوسمت سرخ میشی شرم میکنی میدونی وقتی لج بازی می کنی خیلی قشنگتر میشی تا حالا خشم و عصبانیت تو رو ندیده بودم اما وقتی برای اولین بار دیدم مثل مردهای خشن شدی و اخم می کنی و یک ابروی خودت رو بالا می کنی و ومثل وحشی ها میشی که به همین راحتی نرم و اهلی و رام نمیشن خیلی کیف کردم گفتم وای این مرد سبیلوی من هم میتونه پس خشمگین بشه و دلم میخواست با رفتارم و حرفهایم تو رو بیشتر وحشی ی کردم من تو رو اینجوری میخوام تو رو ب همه رفتارهایت دوست دارمک خیلی خوش اب و رنگ میشی وقتی رام نمیشی و به به همین راحتی هم دست یافتنی نمیشی دوست دارم قهر کنی و بین لج و لجبازی منو نرم کنی و با موهام بازی کنی ................