فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

فروش بادام زمینی گیلان

بادام زمینی را از گیلان خریداری کنید سوغاتی گیلان -فروش بادام زمینی

شب شد ساعت از 11 هم گذشته بود منیره نیومد کجاست؟

شب شد ساعت از 11 هم گذشته بود منیره نیومد کجاست؟ و نگرانی و دلشوره با حرکت عقربه های ساعت بیشتر می شد خانه ها یکی پس از دیگری چراغهایشان خاموش می شد اما خبری از منیره  نشد یعنی منیره  کجا رفته اون سابقه نداشت دیر به خانه  بیاد. رفتم یک لیوان اب از پارچ برداشتم خوردم چشمانم خسته شده بود از بس به ساعت نگاه کردم منیره  بچه نبود که راه را گم کنه ساعت را که نگاه کردم  خشکم زد و عرق سردی بر پیشانیم ریخت منیره  23 سال داشت زیبا و قد بلند و کمر باریک و همیشه هم شاد بود زنی بسیار ایده ال و دوست داشتنی قرار بود بره بازار خرید کنه 2  زار برگرده بیاد خانه به ناچار دیدم ساعت 1 شب شده فانوس را برداشته به سراغ  همسایه ها رفتم  صدای شیون یک زن می امد که می گفت کمک کمک ما همسایه ها رفتیم دیدیم در یک خانه  کلنگی خراب منیره افتاده روی زمین و داره  بچه 9 ماه رو دنیا  میاره  فوری  زالو را  خبر کردیم زایو بلد بود بچه دنیا  بیاره اون دختر را سالم  دنیا  اورد و گفتم منیره عشق اولم منیره عشق اخرم همه دنیا مال تو همه عشقها مال تو  هم ترسیده بودم هم شاد بودم هم منیره سالم بود هم بچه  پایان این یک داستان  علمی تخیلی بود و  واقعیت  نداشت.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.